یا لطیف
عشق افلاطونی
فکر نمی کنم کسی باشد که اصطلاح عشق افلاطونی را تا بحال نشنیده باشد. این نظریه معتقد است که چون در عالم مثل -بخوانید موثول- یا عالم ارhوح بعضی از ارواح همدیگر را می شناخته اند،لذا وقتی به تن انسان تعلق می گیرند تن چون حجابی شده و با عث میشود که روح در قالب بدن زندانی شود.بنابراین وقتی کسی را دوست داریم به این علت است که روح ما در عالم مثل روح فرد مقابل را می شناخته و به همین علت هم به طرف کسی که دوسش داریم کشش پیدا می کند.و چون نمی تواند مثل عالم ارواح با روح فرد مقابل ارتباط کامل داشته باشد لذا فرد عاشق همیشه محزون هست.من نمی دانم این نظریه ممکن است چقدر درست و یا غلط باشد ولی معتقد به این هستم که عاشق از نظر روحی متالم هست و دوست داشتن از جنس عالم خاکی نیست.و یک موضوع روحانی هست. به نظر شما این مطلب چقدر صحت دارد؟
به نظر خودت که اینو نوشتی
عض افلاطونی حقیقت داره اگه حقیقت داشت وقتی در مقاب کسی قرار گرفتیم و دوست دارش شدیم باید متوجه بشیم که اون دوستمون نداره ( عالم مثل ) یا عشق افلاطونی ؟!!!!
بات موافقم.
خیلی جالب بود من هم دقیقآ نظرم همین