شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

دریای شورانگیز چشمانت!



دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست
.....
(مرحوم حسین منزوی)

 ----------------------------- 

آتش زدی بر عود ما

نظاره کن بر دود ما!

 -----------------------------

هی فلانی!

زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده و کوچک!

آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمی خواهی!

من گمانم زندگی باید همین باشد!

نظرات 2 + ارسال نظر
محسن خان سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 09:24 http://mohsen.blogsky.com

حرف دل ما رو زدی .... داش !

جهانگیر سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:57 http://jahanbin.blogsky.com

سلام مهندس امیر خان .
خوب هستید؟
مرسی که به وبلاگم سر زدید و شعر زیبایی رو نوشتید.
شاد و پاینده باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد