شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

فقط همین !

دیشب تو را در خواب دیدم..  دست در دست هم دادیم.. و با یکدیگر به اوج آسمان رفتیم..  و تو بزرگترین ستاره راچیدی.. و روی موهایم گذاشتی..  ستاره ها به ما چشمک می زدند...  و ابرها لبخند...  و تو برایم آواز می خواندی...  و در سیاهی شب چشمانت را دیدم....  که از شادی برق می زد..  آن شب....  تو با نگاه مهربانت...  مرا به زندگی امیدوار کردی.... و مرا به دنیای آرزوهایم بردی؛ تمام آرزوهایم را دیدم..  چه آنها که دست یافتنی بودند ..  و چه آنها که دست نیافتنی بودند... با لبخند به من گفتی:" به تمام آرزوهایت خواهی رسید" فقط باید بخواهی...  با تعجب نگاهت کردم و گفتم: ..  ولی....    این بار دستانت را روی شانه هایم گذاشتی و گفتی: ...  به حرفم اطمینان کن؛ فقط همین!.

نظرات 11 + ارسال نظر
روشنک و وحید پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 17:46 http://akharineshgheman.blogsky.com

حواست کجاست؟
دیگر فرق زیادی نمی کند.
کسی , روزی , جایی سیب را از شاخه چیده و به تو عصیان را آموخته است.
حالا اگر هر شب هم برقی آسمان را بشکافد تا پاره پاره شود و اگر خیزابها سهمگین بتازند بر هر چه ساحل و کرانه است و اگر کوه های یخ به چرخش درآیند و اگر تمام تابستان برف ببارد و تمام زمستان آفتاب بتابد و اگر سپیده دم و غروب خونین شوند در زمینه ای از خاکستر و اگر تمامی رودها در سربالایی ها جریان یابند و اگر رنگین کمانها قوسی داشته باشند تا انتهای افق و اگر آبشارها و تالابها به هم دیگر برسند و اگر کوه ها و صخره ها در زیر ریزش بی پایان باران رنگی دیگر بگیرند به غیر از رنگ سنگ و اگر تمامی گلها و گیاهان برای پرنده و انسان ترانه ای بخوانند به شکل هذیان و شعر....
باز هم فرق زیادی نمی کند.
سیب سرخ در دست توست. چیده. گاز زده.
حالا باید تا آخر جهان بروی با سیبی در دست.


موفق باشین

تنهاترین عاشق تنها جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:25 http://hazrat-eshgh.blogsky.com

درود بر روز عشق....
شاید برای آخرین بار باز هم برگ سوخته ای از دفتر عشق ورق خورد و با تمام مشقتش نوشتم این بار در روز عشق...در روز پاک.... در روز امید به زندگی... در روز بودن....و در روز هر چه خوب است نوشتم....هستی عشق دستانم را بار دیگر لرزاند....بار دیگر لرزاند تا بنویسم از این یک سال از خاطرات و هر چه بود و چذشت و ماند !!!...خدا را شاکر که هستم که توانستم بمانم توانستم مقاومت کنم و نشکستم....! ماندم که هنوز حرف بزنم و بگویم گر چه گفتنم مانند نگفتن است ولی می گویم تا راحت شوم تا آزاد شوم....
سلام دوست گرامی من امروز روز بزرگی واسه من روزی که من بزرگ شدم و و و ...
بیا سر بزن که خیلی منتظرم منتظر شماهایی که امید این میخونه هستین
ولی اگه اومدی کامل بخون درسته که خیلی زیاده ولی کامل بخون خالی از لطف نیست...
اومدم که روزمو با شماها تقسیم کنم گرچه کافی نیست ولی آرامش بخشه....
حضرت عشق هر لحظه رو می شماره واسه اومدنتون....
منتظرم
سبز (قرمز) و شاد باشین
حضرت عشق
****** فعلا *****

ف.شیدا شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:38 http://www.fsheida.com

سلام نوشته زیبا و آرامبخشی بود بدست اوردن چنین اطمینانی خود آرامشی ست
موفق وشاد باشید
آشیانه شعر به روز شد

نسیم شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 18:38 http://www.kaviir.blogfa.com

سلام دنیا فقط چیزهایی به ما می دهد که باور داریم می توانیم داشته باشیم.به کلبه ما هم سر بزنید

امید دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:13 http://khandanyha.blogfa.com

سلام آقای حیدری
عالی بود - استفاده کردم
به ما هم سر بزنید

فاطمه دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 16:10 http://armitaaa.parsiblog.com

سلام ممنون که به ما هم سری زدین وبلاگ جالبی بود خسته نباشید و پاینده باشید

سیامک سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 22:02 http://siamaksalimy.blogsky.com

دوست من کسی است که در کنار او بتوانم با صدای بلند فکر کنم .

نسیم پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:31 http://narmafzarkids.blogsky.com

شب را دوست دارام بخاطر سکوتش

سکوت را دوست دارم بخاطر آرامشش

آرامش را دوست دارم بخاطر بودنش در تنهایی

تنهایی را دوست دارم بخاطر بودنش در عشق

و عشق را دوست دارم بخاطر دوست داشتنش

عشق یعنی چه من تازه از اخر عشق امده ام عشق یعنی شکستن غرور در برابر یک ادم مغرور

.یعنی فریاد زدن همه احساس مقابل یک ادم بی احساس یعنی با تمام وجود خواستن و نرسیدن

یعنی یک غروب غم انگیز یک پاییز برگ ریز اری عشق یعنی بی وفایی

دو پرنده یک پرواز پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 18:00 http://2birds.blogsky.com

سلام
امیدوارم که حالتون خوب باشه
من آپم
خوشحال میشم سر بزنین
و با نظرات گل تون خوشحال ترم کنین
منتظرم قدوم مبارکتون هستم
زیاد منتظرم نذارین آخه بدم از انتظار می یاد
سبز و شاد باشین
***فعلا***
راستی یه خواسته ی کوچولو داشتم با تبادل لینک موافقین؟؟؟ من که لینکتون رو گذاشتم شما هم بیاین اگه خوشتون اومد بذارین؟؟

ف.شیدا جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:16 http://www.fsheida.com

سلام آشیانه شعر با شعر؛ فریاد؛ به روز شد
و در انتظار دوستان
موفق وشاد باشید

الهه تنهایی شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 15:25 http://myheaven.blogsky.com

سلام
من چند ماه پیش میومدم وبلاگتون رو میخوندم البته کامنت هم نمیذاشتم.... آدرس وبلاگتون رو گم کرده بودم که امروز ناگهان تو بلاگ اسکای اتفاقی به نظرم رسید که اسم وبلاگتون آشناست خوشحالم که پیداتون کردم .
خیلی قشنگ مینویسین
موفق باشین
به من هم سر بزنین خوشحال میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد