شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

جمعه انتظار

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

سلام یکی از نامهای خداوند متعال است و او خود را در قرآن کریم در سوره مبارکه حشر به این نام خوانده است... کلام مسلمان با این نام شروع می شود و حتی گاهی برای پایان دادن به سخن , کلاممان را با سلام ختم می کنیم , درست مانند نماز که با این اسم بلند و نورانی ختم می شود ...

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته سلام یعنی , صلح و درود و وقتی در ابتدای برخورد به کسی سلام می گوییم معنایی جز این ندارد که یعنی تو از گزند و آسیب من به دوری و دیگر از جانب من هیچ خطر و لطمه ای تو را تهدید نمی کند , آنچنان که نام دیگر بهشت دار السلام است و بیشترین کلام در بهشت سلام است .سلام قولا من رب رحیم ....... سلامی از طرف پروردگار رحیم و تحیتهم فیها سلام .......... و درود و تحیت آنها (بهشتیان) در آن (در بهشت) سلام است و شب قدر نیز شبی است که تا طلوع فجر نظام هستی در صلح و درود است سلام فیها حتی مطلع الفجر ...و آیات بسیاری که بر این کلمه زیبا دلالت دارد.........

شان زیارت , شان عشق و معشوق است , اینکه کسی از خویشتن خویش , فارغ شده و به محبوب بپردازد , آنچنانکه در این دیدار هیچگاه خودیت و منیت در میان نباشد , زیارت ریشه در انحراف از خویش و مشغول گشتن زایر به کسی است که جان در گرو محبت تاو بسته است و به همین دلیل در قران کریم , خداوند متعال کلام دروغ را قول زور یعنی کلامی که از جای خود منحرف شده و در محل خویش قرار ندارد , پس مقام زایر مقامی است که خود را نمی بیند و تنها سلطان قلب خویش را می بیند ............

دعا یعنی درخواست و خواندن , اما زیارت یعنی راز ونیاز کردن , دعا یعنی خواستهای خویش را مطرح کردن و زیارت یعنی ستودن آنکه قلب را به شایستگی به تسخیر کشیده است , برای همین هم دعاها معمولا با حرف ندا و خطاب شروع می شود , اما زیارتها با سلام.........

مثلا زیارت عاشورا با این جمله که السلام علیک یا ابا عبدالله....... شروع می کنیم و همچنین سایر زیارتها را...... در زیارت فرض واقعی بر مواجهه و روبرو شدن قرار گرفته , آنچنان که گویا محبوب و معشوق و منظور دل در برابر ماست و ما در پیشگاه او واقع شده ایم و میخواهیم با او سخن بگوییم , در دعا اصل بر درخواست و طلب و نیاز استوار است و اما در زیارت اصل بر گفتگو و مکالمه , و مگر نه اینکه سلام کردن بر غایب امری دور از عقل و قبیح می باشد؟

اصل در مواجهه بصیرت و معرفت است , که نابینا تا کسی را در روبروی خود احساس و ادراک نکند , کلمه ای نمی گوید و غریبه, تا آشنایی را در برابر خویش نبیند , عرض سلام نمیکند و گل لبخند بر لبانش نمی نشیند..... حق شناسی و سپاسگزاری از ولی نعمت و منعم یکی از تجلیات الهی فطرت الهی انسان است , هر انسان سلیمی در برابر ولی نعمت خویش شاکر و سپاسگزار است و تلاش می کند که به نوعی در برابر انعام و محبت او قدر شناسی و قدر دانی کند..........

آنچه در کلام بزرگان در مقام حضرتش (عج) بیان شده این است که .... و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء .....یعنی به خاطر میمنت و مبارکی وجود او جانداران روزی داده میشوند و بخاطر وجود اوست که آسمان و زمین استوار است ....در فرهنگ شیعی اما غیر از اینکه جانشین پیامبر و خلیفه بر حق او می باشد , واسطه فیض از عالم بالا در حق موجودات نیز هست و بلکه اطلاق قلب هستی نیز برازنده وجود پر برکت اوست , آنچنان که اگر اگر موجودی از قلب تهی باشد حیات برای او ممتنع و غیر ممکن است , جهان نیز بدون وجود امام و حجت (ع) , قادر به بقا نیست........همانگونه که در روایت وارد شده که اگر وجود حجت نباشد , زمین اهل خود را فرو می برد............ .

حال به نکته دیگری اشاره می کبنم و آن کلام نورانی خود حضرتش (عج) که اینگونه بیان فرموده اند : ما یاد شما را فراموش نمی کنیم و در امور شما اهمال و کوتاهی نمی کنیم........ کمی نکات گفته شده را مرور کنیم: سلام دادن بر کسی که حاظر نیست , امری قبیح و دور از عقل است , پس با سلام خویش , حضرتش را حاظر می دانیم و به عنوان کسی که مخاطب زیارت است , مورد سلام قرار می دهیم و زیارت یعنی در محبوب خویش ذوب شدن و از خود فاصله گرفتن............ و وجود نازنین او عامل ارتزاق موجودات و بلکه حیات و بقای هستی , بسته به وجود مبارک اوست , و او در امور ما سهل انگاری نمی کند و یاد ما را فراموش نمی کند............ ..

دید و بینش ما نسبت به حضرتش چگونه است ؟ آیا سلام از روی عادت است یا اطاعت ؟ آیا کسی که حیات و زندگی و بقا و دوام ما به وجود او وابسته است , چه جایگاهی در میان ما دارد؟ و در آخر اینکه اگر همین جمعه , امر ظهور محقق شود چقدر خود را برای تحقق دولت کریمه آماده کرده ایم و در آخرین برخورد تاریخ که میان حق مطلق و باطل مطلق روی می دهد, جایگاه ما کجاست؟ و خود را برای تحقق این امر چقدر آماده کرده ایم, و آیا ایمان ما به وجود حضرتش که در قرآن کریم در کنار ایمان و یقین به آخرت آمده است چقدر است و تا چه اندازه , تمهید این مساله بزرگ را در خویش و در میان اطرافیانمان مهیا کرده ایم؟

اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه , تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله...

نظرات 1 + ارسال نظر
پینه دوز پنج‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:05 http://pineh-doz.blogsky.com

عزیزم همین واژه ها راباید فریادکرد
نه واژه های ۱۸ ابان را
راستی :ســـــــــــــــــــــــــــــــــــلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد