شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

آره تو...خود تو میگم همسرم

تو قبله گاه منی، آخه پناه منی

حالا عاشقم، آره عاشقم

تو رفیق راه منی

دوست دارم های تو، امید موندن می ده

به این امیر خسته، جرأت بودن می ده

وای که چقدر دوست دارم، به قد دنیا می خوامت

اندازۀ ستاره های آسمون می خوامت

ناز نگاه تو، بادۀ ناب من

مست و خرابم کن، تو ای همه تب و تاب من

ای گل باغ دل، چشم و چراغ دل

من به تو دل بستم، فقط تو رو می پرستم

نظرات 5 + ارسال نظر
پینه دوز چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1385 ساعت 15:31 http://pineh-doz.blogsky.com

سلام
ماکه چای نخورده پسرخاله شدیم وچه به موقع.یاعلی

شهرزاد پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 15:39 http://parvazraaghazkhahamkardbato.blogsky.com/

ممنون عزیزم
مثل همیشه زیبا و من عاجز از جوابی لایق احساسات پاک تو
دوستت دارم

پینه دوز پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 22:44 http://pineh-doz.blogsky.com

سلام پسرخاله امیر
خوبی یعنی خوبی
راستی من برا همین نوشته تون پیام گذاشتم یکی اون دزدیده
عیبی نداره دوباره میذارم شادباشی

الیکا شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 23:47 http://pariskuchulu.blogfa.com

سلام
دلم برای همسرم قد یه دنیا تنگ شده...اونقدر تنگ که دوست دارم گریه کنم ...
دوست دارم های تو....امید موندن میده
به این صدای خسته جرئت خوندن میده

موفق باشی

پرستو چهارشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 23:48 http://banoye-paiiz.blogfa.com/

سلام
فقط می تونم بگم از صمیم قلب آرزو می کنم به شهرزاد قصه های هزار و یک شبتون برسید
و زیر سایه ی خدا و امام زمان خوشبخت باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد