شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

مرور سریع


گاهی

در لابه لای خط خطی های زندگی

آنچنان بر سر دو راهی می مانی... که ناچار راه سوم را برمیگزینی!...

 

چقدر زود فراموش می کنیم
وچقدر دیر به یاد می اوریم
سنگینی ثانیه های قدیمی را
...

 

همیشه نگاهی را باور کن
که وقتی از ان دور شدی در انتظارت
بماند...

نظرات 3 + ارسال نظر
تارا.....ستاره کمیاب چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:16 http://3tara.blogsky.com

سلام
نوشنه هاتون جتالبه و وبلاتگتون دلنشین امیدوارم همیشه شاد باشید.

معمار رو یاها شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:29 http://dreamsarchitect.blogsky.com

بعضی وقتها راه سوم هم نداریم...
بعضی وقتها حتی راه دوم هم نداریم...
بعضی وقتا هم انقدر راه داریم که هیچکدومو انتخاب نمیکنیم...

ف. شیدا یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:18 http://fsheida.blogfa.com

زیبا نوشتید وحقیقتی است اینکه گفتید
موفق وشاد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد