دلت گرفته ، گرفته تر از همیشه
تنها شده ای تنها تر از همیشه
کسی را دوست نداری چون به نفس عشق شک داری
پس متنفر هستی ،منزجر تر از همیشه
نه دلبسته ای داری و نه دلبستگی و نه حتی نفرتی که با انگیزه انتقامش احساس زندگی کنی .
خالی شده ای ، خالی تر از همیشه
تاریکی بر روحت و بر جسمت و بر فکرت نشسته
سیاهتر شده ای سیاهتر از همیشه
فقط با تکرار یک جمله است که زنده ای …
شاید این جمعه بیاید … شاید …
چون او قول داده ، قولی برای همیشه .
شاید ...!
پرده از چهره گشاید شاید...
شعر زیبائی بود منکه مدتهاست شما رو لینک کردم اما دریغ از محبت شما!!!بازهم به انتظار میمانیم اگرچه شاید فردا برای زیستن دیر باشد!!!
موفق باشید وشاد
وآه ار نیاید...
زیبا نوشتید
موفق وشادمان باشید آشیانه های شعرم..در آغوش تنهائی
به روز شد م انتظار قدوم سبز شما هستم
موفق وشاد باشید
سلام دوست من .وبلاگ قشنگی داری .....
قلم زیبایی هم داری که جای تحسین داره
این متن آخر را هم با تمام وجود حس کردم .زیبا بود
خوشحال میشم سری هم به کلبه ی کوچک من بزنی!!!
سلام دوست خوبم. تو این روزای خوب التماس دعا دارم. به روزم...