شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

سیری چند ؟!!!

من روز خویش را با آفتاب روی تو کز مشرق خیال دمیده است آغاز می کنم. من با تو می نویسم و می خوانم من با تو راه می روم و حرف می زنم وز شوق این محال : - که دستم به دست توست - من جای راه رفتن... پرواز می کنم ! آن لحظه ها که مات در انزوای خویش یا در میان جمع خاموش می نشینم : موسیقی نگاه تورا گوش می کنم . گاهی میان مردم..در ازدحام شهر غیر از تو هر چه هست فراموش می کنم...

تو نباشی

و نبینی

که چه ها می گذرد بر من زرد

خنده ای میشکند

تا پس هر مژه دریا به تماشا برسد

باد در حمله سردی به درختان بزند

رنگ از صورت سرسبز صنوبر بپرد

باغ در ریزش بی وقفه و رنجوری برگ

بوی باران که رها میشود از کوچه خاک

خاک نمناکی تب کرده چشمان من است

تو نباشی

بوی پاییز گناه من و افسانه توست

تو نباشی سیل باران به سرو صورت زردم بزند

هر چه برگ است به آوار دلم می ریزد

تو نباشی

زیر باران ریشه در فاصله ها میگیرم

تو نباشی

هر برگ – غم زردیست به اندازه جان

تو امیدی

تو همانی که اگر هست

به جانم شوریست...

غربتم قصه تردید تو بود

بوی دلتنگ ترین ثانیه ات

بوی غربت زده باغ انار

بوی تند نفس زرد خزان

تو نباشی

من وتنهایی شبهای دراز

تو نباشی

من و آزردگی و سوزو گداز

تو نباشی

پاییز – به سراغ غم وتنهایی من می آید

تو نباشی

برگ – بوی غریبی دارد

تو نباشی

نفسم سوخته فاصله هاست....

((شوهرجان))

نظرات 4 + ارسال نظر
یه کوچولو و آقاییش چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:18 http://yekocholoo.blogsky.com

سلام وبلاگ قشنگی دارین؟برای همسرتون می نویسین..به من هم سری بزنین..من هم از خاطرات باهم بودنمون می نویسم:)

احسان چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:24 http://loveeee.blogsky.com

سلام ...
ببخشید مزاحم شدم ... تقاضای کمک دارم ... من یه کاریکاتور دیدم ... توی معنیش موندم ... میشه یه نگاه بکنی به وبم و نظرت رو در موردش برام بگی... چون من خودم کاریکاتور کار می کنم ولی واقعا منظور این یکی رو نفهمیدم ... اگر کمکم کنید واقعا ممنون می شم ... کاریکاتور در وبم هستش ...

یه کوچولو و اقاییش چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 15:23 http://yekocholoo.blogsky.com

:D
dorost shod;)man linketon kardam;)

یه کوچولو و آقاییش شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 18:24 http://yekocholoo.blogsky.com

سلام دوست عزیزم..من آپم سری به ما هم بزن:)[لبخند]به همسرم بگم بیاد اینجا شما یه دستی سرش بکشین:))

روزهاتون آبی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد