شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

اوهوی...خانم، آقا، با شما هستم گوش کن ...

بعـد از مــن، به یـاد من آویزان نشوید...

من امــروز زنـده امـ، همیـن امــروز .

از لحظه‌ای که صبـح جیغ کشید و شـب خاموشش کرد .

حرامتـــان باد ... حرامتـــان باد اگر عــــزای مــرا با حلوایتان شیریـن کنید ...

و روی خـاکی که بر سرمـ ریختید و سـنگی‌ که کوبیدید با دستهــایتان، مـرا صدا بزنید ...

مــن امــروز زنـده ام


 

نظرات 15 + ارسال نظر
z.o سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 16:50 http://zar2020.persianblog.ir

سلام دوست عزیز مرسی از بازدیدتان
مطالب بسیار زیبایی درج کردین
گل گفتین چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایا...



چرا تا زنده ایم



روحمان را شاد نمی کنی؟؟



همینکه می میریم



شادروانمان می کنی؟؟

آرش سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 22:11 http://arashvaanahita.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز
قربان قدمتون خیلی خرسند شدم . شعر بسیار زیبا و با تراوتی بود

طراوت از خودتونه....
موفق باشید

س - م چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 00:47 http://tarnegasht.blogsky.com/

دوست دارم رفیق

من چاکرتم با مرام خوش الحان

میرسالاری چهارشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 http://nazaninmirsalari.blogfa.com

سلام حق با شماست این یه واقعیته که همه فراموش میکنند!

واقعیتی که فراموش بشه...چی میشه؟

مژده شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 13:11 http://mmojdeh92.persianblog.ir

فکر کن چقدر دردناکه حتی بعد از مرگ هم اونی که تو میخوای به یادت آویزون نشه!!!!
البته دور از جون شما/ درباره خودم گفتم

تا حالا تجربه ش رو نداشتم والا....

سارا یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 http://asemanenili.persianblog.ir/

خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد:
او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.
او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.
او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد

در اندرون همه ما خزانه‌ای بیکران از عشق و شادمانی و نعمت هست که می‌تواند آنچه را که در آرزوی آنیم، برایمان فراهم کند

پس صبر می کنیم . و به قول خود خداوند : فاصبر...

الهام دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:28 http://www.whoami.blogsky.com


چرا تا زنده ایم



روحمان را شاد نمی کنی؟؟



همینکه می میریم



شادروانمان می کنی؟؟

.....
خیلی باحال بود.از این هم خوشمان آمد و پسندیدیم:)

خدا رو شکر....بالاخره شما هم پسندیدی

.....بعدی...نبود؟.....

parisa دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 13:46 http://parilove.blogfa.com

نبودنت را برایم دیـکتــــــه می کنــــد

و نـُمره من

بـاز می شود . . . صــفــــــــر !

هنــــــوز . . .

نـبودنـت را . . . یـاد نگرفتــــه ام !

تعبیر خیلی قشنگی بود

طالقانی سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:44 http://taleqani.parsiblog.com

مثل اکثر مطالب وبلاگتون زیباست به وبلاگم بیشتر سر بزن

حتمن به وبلاگ دوستان سر می زنم و می خونمشون و لذت می برم

raha چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 19:06 http://patoghedostane.persianblog.ir

تا که بودیم نبودیم کسی،

کشت ما را غم بی همنفسی

تا که رفتیم همه یار شدند،

خفته ایم و همه بیدار شدند

قدر آئینه بدانیم چو هست

نه در آن وقت که افتاد و شکست

در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه ی زنده کش مرده پرست

تا هست به ذلت بکشندش به جفا

تا رفت به عزت ببرندش سر دست

آه میترسم شبی رسوا شوم،

بدتر از رسواییم تنها شوم

آه ازآن تیر و از آن روی و کمند،

پیش رویم خنده پشتم پوزخند

کشت ما را غم بی همنفسی....
.
.
.
آه میترسم شبی رسوا شوم،
بدتر از رسواییم تنها شوم...

خیلی قشنگ بود. مرسی

شوهرجان پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 09:55 http://pws.blogsky.com

اولین پنجشنبه
قرارمان اولین پنجشنبه ای که نیستم نه گل نه گلاب نه خیرات . . . تو را میخواهم که پای هیچ کدام از قرارها نیامدی.

parisa جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 15:05 http://parilove.blogfa.com

بـه لبــــهای ســاده ات بـیـامـــوز کـه گـــول هـر لبــــی را نخـــورند مــن'میــدانــم ! روزی لبـهای کثیفش را باز میکند، و تـو را هــرزه یـاد میـکند!

وای...خدا به دور
چشم... از این به بعد دقت میکنم...
ممنون از حضورت

جلیل یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:10

سلام بسیار زیبا و لذت بخش .

متشکرم

مریم سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:02

از خدا به دور یعنی چی اخه؟!!!!!!!!!!!!

از شما بعیده! میگن : خدا به دور! یعنی خدا به دورگرداند این اتفاق را!

جواب کامنت پریسا رومیگم تو این پست!

اصلاح شد!

متشکرم از دقت نظرتون

[ بدون نام ] چهارشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 13:39

نه گل... نه گلاب...نه خیرات...

تو را میخواهم که پای هیچ کدام از قرارهایمان نیامدی...



ببخشید شما؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد