شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

اینجــــا بجــــای کفـش لطــــفا خـــودتــان را درآوریـــــد

هیچ معجزه ای نمی تونه مثل آغوش تو منو مومن کنه، نوازشم کن. نترس، تنهایی واگیر نداره . این رابطه های مجازی که تموم میشه ، بعد مشکل تازه شروع می شه ، که ثابت کنی بابا پستای من ربطی به تو نداره ، شما تموم شدی! گاهی باید دست از سرش برداری ؛ و بگذاری دور گلویش...! خلاصه، آدم باید خاکی باشه، شاخ که باشی جات رو سر گاوه....

این روزها کلافه ام ، درست شبیه لحظه ای که مادربزرگم میخواست سوزن نخ کنه و نمیتونست .می خندی...؟ بخند . اما یه لحظه ای یه موقعی یه روزی یه جایی یه چیزی یه حرفی یه خاطره ای یه کسی یه اتفاقی یه حادثه ای... یه چیزی رو یه حرفی رو یه خاطره ای رو یه کسی رو یه اتفاقی رو یه حادثه ای رو... یه جوری با یه زبونی با یه چیزی با یه حرفی با یه خاطره ای با یه کسی با یه اتفاقی با یه حادثه ای... یادت میندازه که نفس کشیدن هم یادت میره ...چه برسه به اینکه بخوای... یه جایی یه موقعی یه روزی... به یه چیزی به یه حرفی به یه خاطره ای به یه کسی به یه اتفاقی به یه حادثه ای بخندی... 
اونوقتِ که هر کاریش کنی میبینی که دیگه نمیشه بخندی . تازه میشی مثل من !

 


پ.ن.1 : لطفا به دنیام احترام بذارین و به هیچ وجه آشغال نریزین!!!

پ.ن.2 : اگه خوشتون نمیاد اون بالا یه × هست

پ.ن.3 : خدایا ! بیا روی هم رو ماچ کنیم و تموم شه بره ... دلگیر نشوازمن ... ولی ته نامردیه دنیات ...

پ.ن.4 : آدم دلتنگ ؛ حرف حالی اش نمی شود …. لطفاً برایش فلسفه نبافید...!

پ.ن.5 : میخواهى بدانى چه مى کشم ؟ فقط یکبار سیگار را از آن طرف که مى سوزد بکش !

پ.ن.6 : سیاه سیاهم ، با زرد هماهنگم کن استاد!

پ.ن.7 : پروردگارا، اجلم را به تأخیر انداز ، چند روزیست دلم حال محرم دارد.

 

 

زن که تو باشی مرد بودن لذت دارد....

زن که باشی دوست داری موهایت را دست باد بسپاری که باد در موهایت بپچید و عطر موهایت را با خودش ببرد همه جا از پیچ و خم های مشامش گذر کند بکارت مشامش را نشانه رود و مست کند او را ؛ و تو خوشت بیاید که او و باد دست به یکی کرده اند که موهایت را نوازش کنند.

زن که باشی خوشت میاید نارنجی بپوشی و موهایت بریزی روی نارنجی تن نما و زیر چشمی نگاهش کنی که هیپنوتیزم شده بس که چشمانش نارنجی شده از تو....

زن که باشی خوشت میاید به چشمهایش خیره شوی که با چه لذتی لاک قرمز را روی ناخن انگشتای ظریفت نقاشی می کند و تو آرام زیر گوشش بگویی کاش انگشتاهایم بیشتر بود....

زن که باشی شیطنت گل میکند که شنل بزنی زیر گلویت ... تنت بوی شنل بگیرد و بیایستی جلوی خنکای سرد کولر .. باد از زیر چانه ات سر بخورد از چاک سینه ات رد شود همه تنت را ببوسد و عطر تنت را پخش کند همه جا و تو حواست نباشد که یکی گوشه اتاق گقت ..آآخ

زن که باشی شغلت را نمی دانم ؛ اما عاشقی پیشه ات می شود ... خر شدن کار هر روزه ات می شود.... خوشت می آید هی گول بخوری؛ هی گول بخوری و اصلا سیر نشی از این همه گول خوردن و خر شدن و دروغ ها یش را راست پنداشتن ... خر می شوی یه خر شیر نما...

.... چیه؟ به گوشهای دراز من میخندی شیر بیشه؟ حواست باشه که من یه خرگوش شیطون پشت این چشمهام دارم که می تونه یه شیر و خر کنه.... به جنگل سحر آمیز من خوش آمدی!


 

پ.ن.مهم : وا عجبا... خودش میگه پشت چشماش یه خرگوش شیطون داره...!

پ.ن.1 : این پست مربوط به فصل تابستان و کولر می باشد.

پ.ن.2  : امضاء محفوظ.

پ.ن.3 : دم عکاس گرم با این زاویه نگاهش..!


منبع منهای تصویر و پینوشتها : وبلاگ دل کوک

یک ایده مبتکرانه و شگفت انگیز!

 بدون VPN در فیس بوک کامنت بذارید و پیام ارسال کنید +کاملا تست شده

دوستان امروز وزیر ارتباطات فرمودند که دیگه کم کم اینترنت میخواد ملی بشه. با این وضع شاید ایمیلهای شما به خارج از کشور هم ارسال نشه و مطمئناً بدون اینترنت هم نمیشه وارد فیس بوک شد . فیس بوک هم که بزرگترین جامعه مجازی دنیا هست و لابد خیلیها هم الان افسردگی گرفتن که نمیتونن فیس بوک رو ببینن .

 اما راه حلی که یکی از بچه ها ارائه کرد و کاملا هم ابتکاریه و  جواب هم میده رو براتون شرح میدم :


1-       شما به هرکسی هر پیام یا کامنتی که دارید را .. در یک فایل text مینویسید. با آدرس ایمیل اون شخصی که میخواهید ایمیل و پیامتون و یا کامنت براش ارسال بشه .

2-       در مرحله بعد فایل خود را با برنامه winzip به حالت فشرده تبدیل کنید با فرمت zip و برای فایلتون هم میتونید از طریق همین برنامه پسوورد بزارید . که توصیه میکنیم پسوورد داشته باشه.

3-       در مرحله سوم ، روی یک سی دی این فایل زیپ شده رو رایت کنید.

4-       الان باید ببینید از آشناها یا اقوام چه کسی قصد سفر به جنوب رو داره . سی دی رو مییدید به ایشون و سفارش میکنید که سی دی رو برسونه به دست جاسم عبدالکریم در بندر لنگه. ایشون تمام سی دی هایی که از همه جای ایران میرسه رو نگه میداره و هر پنج شنبه میده به ناخدا شیخ عبدالجاسم و ایشون هم با لــــِنـج میبره اون ور آب . اونجا یکی هست که دونه دونه فایلهای شما رو برای ایمیلهایی که میخواهید ارسال میکنه و به جای شما در فیس بوک میشینه و کامنت میزاره .

 

پ.ن.1 : ممنون از شما که با دقت تا آخر این مطلب را خواندید.

پ.ن.2 : قبلا ، از اون بنده خدا اونور آبی که زحمت ارسال ایمیلها رو میکشه، سپاسگزاریم.

 

 

پاسخ نظرسنجی پست قبل

ضمن تشکر از شما دوستان به پاس همراهی و شرکت در این نظرسنجی، جدول نتایج به شرح ذیل می باشد. بنابراین دو جمله شماره "1" و "8" حایز بالاترین انتخاب شدند. یعنی جملات "همیشه یک نفر هست... که نیست !" و "ب مثل بادکنک . ب مثل بغض . دو کلمه با شروعی یکسان و خاتمه ای مشابه ، ترکیدن ... "، بصورت مشترک ، رتبه یک و برگزیده شما دوستان هستند. به خودتان تبریک بگویید.


آمار محبوبیت

شماره جمله

4

1

2

2

0

3

2

4

3

5

1

6

1

7

4

8

3

9

1

10

1

11

1

12

2

13

1

14

4

15

1

16

0

17

0

18

1

19

0

20

0

21

1

22

1

23

0

24

2

25

1

26

2

27

2

28

2

29

2

30

3

31

2

32

1

33

3

34

0

35

2

36

2

37

0

38

0

39

1

40

 

دلخوشم به کامنت چشمهای تو

 

برای اولین بار 40 جمله را برای انتخاب ، به مسابقه گذاشتم. از هر دری سخنی... لطفا شماره جمله(های) مورد علاقه تون رو در کامنت بنویسید. در پایان متوجه میشیم که علایق دوستان در چه موردی بیشترین توافق رو داره. لطفا خرده گیر نباشید و همراهی بفرمایید.انتخاب جملات هم از نظر روانشناسی اصلا کارشناسی نشده اند.


1.       همیشه یک نفر هست... که نیست !

2.       چای ات را بنوش ، پیش از آن که بیافتد از دهان . مثل من...  از چشم تو 

3.       مدتهاست که کوچانده ام، بغض های بی آشیانه را  به لبخندهای ناشیانه!

4.       قرار من باش تا در مدار تو باشم . چه قرار و مداری بهتر از این

5.       آمدنت ، از باغِ پنجره بود و رفـتنت در قاب حنجره

6.       مرا با بی کرانِ دریا ، نسبتی نیست ، من ، ماهی رودخانه های چشم تو ام.

7.       امروز برف پاک کن با آسمان بای بای می کرد و باران روی شیشه٬ های های می گریست .

8.       ب مثل بادکنک . ب مثل بغض . دو کلمه با شروعی یکسان و خاتمه ای مشابه ، ترکیدن ... 

9.       امان از سه و بیست و پنج دقیقه ی شب و تخت یک نفره و دلِ گرفته .

10.   به خودش که زورم نمی رسید...دلش را زدم !

11.   آخر بازیست و ما دُچار شدیم . من 2  ، تو 4 .

12.   قبلا بم میشدم زیر آوار نبودنت، این روزها آذربایجان!

13.   پیشانی ام را میبوسی و ... ماه پیشانی میشوم...

14.   گیلاس یا انار، چه فرقی می کند، تا تو نیایی طعم دهان من عوض نمی شود!

15.   تو که ردیف باشی، شعرها ٬ وزن و قافیه نمی خواهند .

16.   این روزها دلم بیشتر از همیشه  میگیرد ... بهانه ی نبودنت را

17.   به جرم سرقت دستگیرش کرده بودن.کارش دزدیدن قاپ پسر مردم بود.

18.   صحبت عشق نیست، لعنتی! به تو عادت کرده بودم...

19.   جانم را بگیر، حالا که به لبانم رسیده است.

20.   قهوه ای تلخ بنوش.سیگاری بکش و ضجّه هایت را در پرهای بالشت بریز. او بر نمی گردد.

21.   تلخ تلخم... مثل یک لیمو شیرین که دست روزگار،خوب چلانده باشدش...

22.   "حلاج"ات میشوم   ، اگر رشته هایم را پنبه نکنی... انت الحق!

23.   چه بگیر و ببندی میشود اوضاع ، وقتی ، لبها و چشمهایت را مرور می کنم !

24.   قلبت ؛ دری ناممکن!  و کوبه اش ؛ نبض پـُرتمنّـای من !

25.   خسته ام ... با قلبی پینه بسته ... انگار که دل کنده باشم ...

26.   دل تو...امید من...صدای کل کشیدن زنهای کوچه واسه عروسیت...سنگ...کاغذ...قیچی... 

27.   از لطف ِ انار سرخ ِ پیراهن تو ، این کهنه چنار ، بید مجنون شده است.

28.   آهای مترسک !برای که آغوش گشوده ای ؟ این آدمیان با خود نیز بیگانه اند.

29.   دکمه هایت ، در باغ سیب !ولی من که آدم بشو نیستم!

30.   آه ای عشق ...دهنت سرویس ...

31.   از شما که پنهون نیست,از خدا چه پنهون...!

32.   هوایی شده بودی...  منو باش که فکر میکردم  تو فقط کمی سر به هوایی!

33.   دنیا پر از آدمای خوبه ، که کارای بد میکنن.

34.   شاید جمعه بعدی ، دل نگیرد. شاید... ...!

35.   هیچ چیز را به گردن نمی گیرم، به جز بوسه هایت .

36.   با زخم باید ساخت ، طول میکشه ، ولی خوب میشه ... (سگ کشی - بهرام بیضایی)

37.   رویاهایم زخم شد ٬ بس که بافتم و تو شکافتی ... 

38.   موهایم سفید  ، از اوهامی عاشقانه  ، دختر آسیابان به خوابم آمده بود

39.   دیوار حائل بین ما ؛ از دامن ِ چین دار توست

40.   ببوس تردی لبانت  به تردیدش می ارزد

 

پ.ن. 1 : برای انتشار این پست استخاره کردم « بد » آمد ...


پ.ن. 2: تکرار دوباره پ.ن.1

 

 

 

 

طرز نگاه به زندگی

صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود، با خودش گفت: "هییم! مثل این که امروز موهامو ببافم بهتره! "و موهاشو بافت و روز خوبی داشت!

فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو روی سرش مونده بود "هیییم! امروز فرق وسط باز می کنم" این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت!

پس فردای اون روز تنها یک تار مو روی سرش بود "اوکی، امروز دم اسبی می بندم" همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد!

روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود! فریاد زد: ایول! امروز درد سر مو درست کردن ندارم!

همه چیز به نگاه تو بر می گرده! می تونی از زندگی لذت ببری یا ازش نا امید بشی...



پ.ن. 1: من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با آن عالمی دارم.

پ.ن. 2:  

چه زیباست نوشتن وقتی میدانی او میخواند...

چه زیباست سرودن وقتی میدانی او میشنود...

و چه زیباست جنون وقتی میدانی او میبیند !

قسمت من از تو ...

روابط از منظر اقتصاد

 عاشق شدن و آغاز یک رابطه در واقع نوعی سرمایه گذاریست. عشاق نیز سرمایه گذاران آن. فرمولهای زیر شما را در این سرمایه گذاری یاری میدهند:

احتمال عاشق شدن = احتمال (منافع خالص عاشق شدن + در دسترس بودن + تجارب عشق پیشین(

منافع خالص= منافع کل- هزینه کل

منافع کل= (اقناع ) برآورده شدن (نیازهای عاطفی+ نیازهای سرگرمی + نیازهای مادی(

نیازهای عاطفی= نیازهای اجتماعی + نیازهای معنوی +نیازهای امنیتی + نیازهای عزت نفس

نیازهای مادی = نیازهای اولیه + نیازهای جنسی + مادی گرایی و پول پرستی.

نیازهای اولیه = غذا + سرپناه + حمل و نقل.

نیازهای امنیتی = پشتیبان و تکیه گاه در برابر مشکلات و استرسها.

نیازهای اجتماعی = پذیرش + وجهه و منزلت اجتماعی + دسترسی به برخی افراد و منابع.

نیازهای عزت نفس = پذیرش خود + اعتماد بنفس + رضایت شغلی + خود ارزش نهی.

نیازهای سرگرمی = تفریح + سرگرمی + خوشگذرانی.

هزینه کل = هزینه (جستجو + طرد شدن + تحقیق + حفظ و نگهداری + فرصت) + ریسک بر هم خوردن رابطه

هزینه جستجو = جذابیت شما + مهارتهای اجتماعی شما+ هزینه زمان + هزینه مالی

هزینه طرد شدن = (اعتماد بنفس + تعداد طرد شدگیهای پیشین(

هزینه تحقیق = شناخت خود + توانایی تشخیص + مجاورت.

هزینه ابقاء (حفظ) رابطه = هزینه احساسی + هزینه زمان اقناع نیازهای عاطفی + نیازهای سرگرمی + نیازهای مادی + هزینه مادی بر آورده سازی نیازهای مادی، تفریحی و عاطفی.

ریسک بر هم خوردن رابطه = خطر طردشدن + هزینه جدایی برای شما.

هزینه طرد شدن = حساسیت نسبت به طرد شدن = (مصونیت نسبت به طرد شدن) = اعتماد بنفس + تعداد طرد شدگیهای پیشین.

هزینه بر هم خوردن رابطه = هزینه احساسی حاصل از آن + هزینه مالی آن + منافع کل از عشق فعلی + هزینه سرمایه گذاری بروی عشق فعلی + هزینه جایگزینی عشق جدید

هزینه جایگزینی عشق جدید = هزینه جستجوی عشق جدید+ هزینه طرد شدن از سوی عشق جدید + هزینه تحقیق برای عشق جدید.

تعهد معشوق = منافع خالص آینده معشوق از شما + منافع خالص آینده معشوق از عشق دیگر + هزینه بر هم زدن رابطه فعلی از سوی معشوق

تعهد = منافع خالص آینده - منافع خالص آینده از عشق دیگر + هزینه جدایی.

جذابیت = ظرفیت اقناع نیازهای دیگران + کاهش هزینه عاشق شدن دیگران + جبر موقعیت فرد + زیبایی ظاهر + خصوصیات شخصیتی + استقلال + هوش هیجانی + جذابیت فیزیکی + شباهتها و اشتراکات + شهرت 

 ترجمه عبارات به معادل اقتصادی آنها:

 بهتر فعلا با هم دوست بمانیم = من در حال ارزیابی و بررسی میزان منافع خالصی هستم که از سوی تو عاید من خواهد شد.

تو خیلی بامزه هستی = تو نیازهای سرگرمی من را با استفاده از شوخ طبعی بر آورده میسازی.

جدایی از تو برای من غیر ممکن است = هزینه جدایی و بر هم خوردن این رابطه برای من بسیار سنگین است.

ما عاشق هم هستیم = تبادل منافع خالص میان ما در توازن قرار دارد.

من دیگر نمیتوانم با تو ادامه دهم = من معتقدم که منافع من هنگامی که با تو باشم پایین تر از هزینه جستجو، هزینه حفظ رابطه و ریسک بر هم خوردن رابطه است.

 

مفاهیم مختلف عشق

از دیرباز بشر به پدیده عشق علاقه مند بوده است اما تـا امـروز تعریف دقیق و فراگیری از عشق که بتــوانـد هـمه را قانع سازد ارایه نگردیده است. برخی معـتقدنـد کـه بـطـور غریزی عشق را می شناسند بنابراین اصلا زحمت تعریف کـردن آن را بـه خـود نـمی دهــنـد. امـا درسـالـهـای اخـیـر دانشمندان تـحـقـیـقـات گـسترده ای درباره عشق صورت داده و به یافته های بسیار جالبی نیز دست یافتـه انـد. از جمله آنها مـیـتـوان به فرضیه: ''مثلث عشق'' اشاره کـرد. این فرضیه عشق را به سه مولفه تقسیم بندی مـیـکنـد: صمیمیت، شهوت(هوس) و تعهد.

هـمچنـیـن بـه واسـطه آزمـایشـات گـونـاگون تـفاوتهای ابراز عشق در دو جنس مرد و زن مشخص گردیده اند. برای مثال مشـخص شده کـه زنـان در عـشـق بـه دوسـتی و منافع مـشـتـرک بـیـشتـر بـها می دهند و بـیـشتر از مـردها از حـسادت رنـج بـرده و وابـستگی بیشتری به فرد مقابل خود پیدا می کنند. در زیـر به سبـک های مـخـتـلف عشـق اشاره گردیده است:

1- اروس(EROS):  عشق شهوانی - عـشق بـه زیبایی - فاقد منطق - عشق فیزیکی که بواسطه جذابیت و کشش های جسمانی و یا ابراز آن بطور فیزیکی نمایان میگردد -همان عشق در نگاه اول - با شدت آغاز شده و بسرعت فروکش میکند.

2- لودوس(LUDUS):  عـشق تـفننی - ایـن عشـق بـیـشتـر مـتعلق به دوران نوجوانی میباشد - عشق های رمانتیک زودگذر - لودوس ابراز ظاهری عشق میباشد - کـثرت گرا نسبت به شریک عشقی - به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمی گرداند -رابطه دراز مدت بعید بنظر میرسد.

3- فیلو(PHILO):  عشق بـرادرانـه - عـشـقـی کـه مبتنی بر پیوند مشترک می باشد -عـشقی کـه بـر پـایـه وحـدت و هـمـکاری بـوده و هـدف آن دسـتـیـابی بـه منافع مشترک میباشد.

4- استورگ(STORGE):  عشق دوستانه - وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع مـتقابل - در این عشق همنشینی و همدمی بیشتر نمایان می باشـد - صـمـیـمـانـه و متعهد- رابطه دراز مدت است - پایدار و بادوام - فقدان شهوت.

5- پراگما(PRAGMA):  عشق منطقی - این مختص افرادی است که نگران این موضوع میباشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند شد؟ عشقی که مبتنی بر منافع و دورنمای مشترک می باشـد - پـایـبند بـه اصـول مـنـطـق و خردگرا میباشد - همبستگی برای اهداف و منافع مشترک.

6- مانیا(MANIA):  عشق افراطی - انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز - شیفتگی شدید به معشوق - اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضایت از رابطه - مانند وسوسه میماند و میتـواند بـه احساسات مبالغه آمیز و افراطی منجر گردد - عشق دردسر ساز - عشق وسواس گونه.

7- اگیپ(AGAPE):  عشق الهی - عشق فداکارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمایل انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشمداشت) - عشق گرانقدر.

 


پ.ن. : حوصله نداشتم، بی زحمت خودتون هرچی خواستید توی کامنتهاتون پیشنهاد بدید، تاترتیب اثر داده بشه!!!

بعد پ.ن. : شما کجای کارید ...؟!!!

 

بادبادک

درخت هم به هوای باد می رقصد
عبور تو ، تکانم داد.

گفته بودم‌
"آخر همه‌ چیز خوب است"...

ته ِخط اما، پایان ِ ماجرا نیست !
آدمی بُریده است.

از شعر، بادبادکی هوا کردم...
همین که حس کنی هستم
رسالت ِ شعر به آخر رسیده است .

پ.ن. قرمز: من برگشتم. فعلا در آرامشم. بهتر میشوم

 

بغضنامه


روی بند دلت راه می‌روم، بی ترس از افتادن، بی ترس از سقوط . پیدایم نکن... بگذار همچنان در تو گم باشم که ارتفاع هیچ حرفی... عمق زخمهایم را بیان نمی کند. خدایا... تاوان چه گناهی رو دارم پس میدم؟
دلم گرمی بودنت را می خواهم نه سردی خیالت را... مادرم غمهایت را به برگ ها بسپار... الان پاییز است... و من رسیده ام به حس برگی که می داند، باد از هر طرف که بیاید، سرانجامش افتادن است. کاش می دانستی که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است . امروز، تو برای همیشه رفتی و خیلی چیزها پیش من مونده، آهای گلابی ای کاش خاطراتت رو هم میبردی...
خدایا....... این حق من نبود. حق یاس من نبود. خدایا حق من را به من برگردان.
دلم می خواهد بخوابم، مثل ماهی آنجل، که چند روز پیش روی آب خوابید...
دلتنگم... همین ! و این نیاز به هیچ زبان شاعرانه ای ندارد.
نمیدانم هم اکنون در کجا مشغول لبخندی، فقط یک آرزو دارم که در دنیای شیرینت، میان چشم تو با غم نباشد هیچ پیوندی... هرگز فراموشم نمیشه، روزی که دلم نمیخواست تموم شه، روزی که برای آخرین بار، تو رو از نزدیک دیدم... لمست کردم... و در آرامگاهت به خاک سپردم...خدایا...
دلم می خواست می توانستم "همه" ام را بدهم تا فقط "تو" باشی...
خدایا... امشب خیلی خسته ام... فردا صبح بیدارم نکن ...!
راستی حال مرا بد می کند صدای رینگتون موبایلی که باشد و تو مخاطبش نباشی
اصلا بازنده منم که در را باز میگذارم که شاید برگردی
.
.
.
فقط بگو که این کابوس لعنتی تموم میشه؟!