شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

روحت شاد و یادت گرامی

دور یعنی تو رفته ای، نیستی، نمی آیی... سفرت به سلامت!


آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد

کاسه ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد

مهر با بی مهری و نامهربانی میرسد

مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد...


نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد


سفر کرب وبلا حاصلش رنج وبلاست


افسوس که

خیلی زود دیر میشود

و اینبار هم دیر شد


نیما یوشیج: "یادت روشنم می دارد"


پدر سه نقطه دارد

پسر سه نقطه دارد

دختر هم سه نقطه دارد

اما مادر هیچ نقطه ای ندارد


 

او همانند سوره ای از " قرآن " است که هیچ کس حتی نمیتواند مانندش را برایت بیاورد


پ.ن : لالایی هاتو دوست دارم. میم مثل ...

·         کلیپ تصویری "خان ننه" با ترجمه فارسی (استاد شهریار)

·         موسیقی "مرو ای دوست" (استاد محمد اصفهانی)

·         مادرمن مادرمن تو یاری و یاور من (فیلم خواهران غریب)

 

نظرات 3 + ارسال نظر
شوهرجان چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 18:08

دلم بدجور درد میکند!!

یادش بخیر،کوچک تر که بودم

مادرم میگفت!...

("پرخوری "_ "دلدرد "می آورد) !!

هوایم را نداشتی،مادر!

خیلی "غصه خوردم" !!...

دلم بدجور درد می کند!!..

دلم یه جوریه ولی پراز صبوریه...

شوهرجان چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 18:47

افتاد
آن سان که برگ
آن اتفاق زرد می افتد
افتاد
آن سان که مرگ
آن اتفاق سرد می افتد
اما او
سبز بود و گرم
که افتاد...

گر درختی از خزان بی برگ شد
یا کرخت از صولت سرمای سخت
هست امیدی که ابر فروردین
برگها رویاندش از فر بخت
بر درخت زنده بی برگی چه غم؟
وای بر احوال برگ بی درخت

شوهرجان چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 19:39

http://pws.blogsky.com/1392/02/11/post-761
http://pws.blogsky.com/1392/02/29/post-775
http://pws.blogsky.com/1391/07/14/post-687

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد