آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما
بکشد
تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت
پ.ن.1: رفتنت، ناگهان پریدن پرنده هاست
پ.ن.2: این آهنگ هم حس عجیبی برام تداعی میکنه. مثل دل دو حرفی، مثل من، مثل تو
مثل دل دو حرفی . مثل من. مثل تو...
همیشه توی نوشته هاتون انگار یه چیزی گم شده که خواننده باید دنبالش بگرده...
اخ که من چقدر دست و پا چلفتی ام ! همیشه همه چیزو گم میکنم!
خب حواستون رو جمع کنید!
حالا چی گم کردین ؟!
چقدر این شعر قشنگه خیلى این شعر و دوست دارم
دست شما درد نکنه
خواهش میکنم.
شما لطف دارید.
شعر قشنگیه

متشکرم از شما.
مخاطب خاص شما همسرتونه؟؟؟
خب البته واضح و مبرهن است. یعنی به نظر شما مبرهن نیست؟!
وبلاگ یه فضای عمومیه... جای حرفای در گوشی و قایم باشک بازی نیست. هر کلامی جایز نیست نوشته بشه و...
ممنون از حضورتون