شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

سیگار نرم

باز هم این سیگارِ / لعنتی / پا نمی دهد.

از زمانی که رفتی، دیگر هیچ سیگاری کام نمی دهد.


جهنم


کاش می دانستی جهانم ; بی تو الف ندارد........



قاصدک



دگر حتی قاصدک ها  هم شرم میکنند پیغام چند نفر را به یک مقصد برسانند

منبع : وبلاگ سرنوشت

باز هم تو

میپرسند رو به راهی؟!

             آری...

                اگربدانم "تو" ازکدام راه میایی...


 

 

+دوست دارم زیاد:)

 

یکی دیگه...

می دانی ... !؟ به رویت نیاوردم ... !

از همان زمانی که جای " تو " به  من  گفتی : " شما "

فهمیدم پای " او " در میان است ...


اوهوی...خانم، آقا، با شما هستم گوش کن ...

بعـد از مــن، به یـاد من آویزان نشوید...

من امــروز زنـده امـ، همیـن امــروز .

از لحظه‌ای که صبـح جیغ کشید و شـب خاموشش کرد .

حرامتـــان باد ... حرامتـــان باد اگر عــــزای مــرا با حلوایتان شیریـن کنید ...

و روی خـاکی که بر سرمـ ریختید و سـنگی‌ که کوبیدید با دستهــایتان، مـرا صدا بزنید ...

مــن امــروز زنـده ام


 

زندگی وار

دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده
- سواد داری؟ (چه ربطی داشت؟؟؟(
- نوچ نوچ
… …
- بی سوادی؟
- نوچ نوچ
- پس تو خر من هستی!!!!!!!!!!!!

و به این ترتیب ما بزررگ شدیم به صورت اسکول وار

یخ و تلخ

تلخ منم
همچون چای سرد
که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی.
تلخ منم؛
چای یخ
که هیچکس ندارد هوسش را!


بسه دیگه انتظار، تا حالا گذشته صد بهار

طلوع می کند آن آفتاب پنهانی

ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی


جمعه تنها روز هفته است که تنها یک نقطه دارد  . . .
من به فدای آن خال هاشمی تو  . . .
این یک روز مال تو!
جمعه که قابل تو را ندارد  . . .

 

 برگرد کــــــه بر بهار مــــــا می خندند         یک عده به انتظار ما می خندند

دستان سیاهی که به خون آلود ست        گویند که انتظار مـــــا بیهودست