شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

زخم زبان !


زخم از زبان تلخ تو خوردن روا نبود / تقدیــر ما به تلخـی این ماجـرا نبود

بانـو ! نگو که طالـع ما را خدا نخواسـت / آجیل بوسه های تو مشکل گشا نبود !

یک عمر پا به پای غمت اشک ریختم / در هیأتت همیشـه غذا بود ، جا نبود !

غیر از من و نگاه در آیینه هیچکس / در سوگ چشم های تو صاحب عزا نبود

از من گذشت دختر باران ! ولی بدان / این رسم عشـق بازی پروانه ها نبود

با آخرین قطـار از این شعــر دل برید / مردی که هیچ وقت برایت خدا نبود  "

نظرات 60 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 18:35 http://www.mihan-download.blogsky.com

سلام پس چی شد بررسی وب من؟واسه تبادل لینک(ضمنا وبلاگ من از 3000 وبلاگ برتر رتبش 8 هست) لینک کن وبلاگمو بعد خبر بده تا لینکت کنم.

پرنیان سرد پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:08

سلام
ممنون از پاسخ محترمانتون
یه جسارت دیگه برای اینکه تکلیف دلم با وبلاگتون روشن بشه
نمی دونم طرز فکرتون نسبت به مسائل اخلاقی و دینی چه جور یه برای همین یه کمی با وبلاگتون راحت نیستم اگر چه از این جهت خیلی متشکرم که به نظرات خواننده هاتون ارزش قائل هستید و جواب می دید باز هم ممنون

علیک السلام
من کاملا مقید به دین و مسائل اخلاقی هستم که هیچ منافاتی با پدر خوب بودن و یا شوهر جان بودن ندارد.
عاشقانه نوشتن یا نوشتن یا انتخاب متنهایی که عامه پسند باشه نیز دقیقا در چارچوب اخلاق ، پسندیده است.
و سوالم از شما اینه که یعنی چی "با وبلاگتون راحت نیستم"؟
طرز فکر من نسبت به چارچوب ذکر شده چه تفاوتی در دیدگاه شما دارد برای خواندن مطالبم؟
به هرحال از حضور شما و بیان نظراتتون صمیمانه متشکرم
موفق باشید

پسربچه تخس پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 http://www.tokhst.blogfa.com

عالی بود.مرسی
[گل]

موفق باشید

نگار پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 16:32 http://barobaxe301.blogfa.com

این شعر فوق العاده بود!!!!!

موافقم شعر بسیار قشنگیه
متشکرم از حضورتون...

آنیما پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:05 http://animayeman.persianblog.ir

بعد مدتی شعری خوندم که به دلم نشست خوب بود

خدا رو شکر...

yasna پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 17:15 http://delkok.blogfa.com

به سان همیشه زیباست... قلم سبزت نویسا رفیق...

خدا از دست تو من لینکتو که ندارم چرا خبرم نمی کنی همیشه جا می مونم....

بسیار عالی بود.... و متشکرم
قول مردونه که این مرتبه حتمن بیام و بگم که "آپم"

Niayesh جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:52 http://seprationday.blogfa.com

آپم 2 تا

میام

سارا شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 00:58 http://asemanenili.persianblog.ir/

خـدایـا چـقـدر مـی گـیـری ... !!؟





کـه بــذاری شـب اول قـبـر، قـبـل از ایـنـکـه تـو از من سـوال کـنـی ، مـن یـه چـیـزایـی ازت بـپـرسـم؟

پیشنهادتون خیلی بد بود... رشوه...؟!!!

من سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 http://perhapsonly.blogfa.com/

یا خداااااااااااااا
ترسیدم بابا
این چه عکسیه آخه چرا چشمش تکون میخوره
نمیگی یه موقع یکی نصفه شب از اینجا رد میشه خوف میکنه



آره دیگه...
دوره آخر زمونه...
همین چشماس که تکون میخوره، زندگی زیر و زبر میشه
قبلا عکس که میذاشتیم توی وبلاگمون ، هر وقت نگاش میکردیم، همونطوری سرجاش بود. مثل روز اول. اما الان ... عکاسا تکون میخورن... به کی بگیم

....... چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 17:29

معرکه ای


دوست عزیز اسم و آدرستون؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد