شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

طوفان، دریا ، ساحل و یک ردیف جهنمی!

طعنه بر طوفان مزن، ایراد بر دریا مگیر

بوسه بگرفتن ز ساحل، موج را دیوانه کرد

 

 

 

تو مال من و باقی دنیا به جهنم

با روح ترک خورده مدارا به جهنم

دست من و سیب تو و این وسوسه ی خام

افسانه ی کال من و حوا به جهنم

خطی است میان من و تو واژه ی هنجار

این خط کج فاقد معنا به جهنم

انگار جز تو انکار تو راه دگری نیست

اثبات تو و ختم غزل ها به جهنم

دیگر پرم از عقده ی تکرار ردیفم

بابا به جهنم به جهنم به جهنم!

نظرات 2 + ارسال نظر
دکتر حراف پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 21:00 http://harraf.blogsky.com

کاش میشد تمام چشم ها را می بستم تا فقط تماشایت سهم من باشد...
کاش میتوانستم ببندم دهان ها را تا فقط سخن گفتن از تو سهم من باشد...
کاش گوش ها را بستن میتوانستم که لحن آن صدایت فقط برای من باشد...
ببین چگونه میترسم از قسمت کردن تو با دیگران
ببین...

سلام دکتر
ممنونم بابت لینک و اون همه لطفتون به من.
حقیقتش من زندگیم هم کپی پیست می باشد چه برسه به این وبلاگ! البته سعی می کنم در زندگی از انسانهای خوب بهره بگیرم و در وبلاگ هم همچنین!
در مورد کاش ها هم باید گفت "اﯾﻦ مطلب ﯾﺎ ﻣﺨﺎطﺐ ﺧﺎص ﻧﺪارد ﯾﺎ ھﻤﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻢ ﻣﺨﺎطﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ!"
به هر حال از حضور شما بسیار خرسندم.
موفق باشید

دکتر حراف جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:40 http://harraf.blogsky.com

خواهش میکنم
درهرصورت حتی گردآوریشم سلیقه میخواد
خیلی وبلاگ ها عاشقانه خوندم هیچ جا اینجوری همش به دلم ننشسته بود.

متشکرم.
حقیقتا برای تدوین مطالب وقت میگذارم چون برای شما دوستان ارزش زیادی قائلم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد