دکارت می گفت : "من فکر می کنم ، پس هستم !"
آلبرکامو می گفت : "من طغیان می کنم ، پس هستم !"
ببینیم فریدون مشیری چه گفته است :
جام دریا از شراب بوسه خورشید لبریز است
جنگل شب تا سحر تن شسته در باران ،
خیال انگیز !
ما ، به قدر جام چشمان ِ خود ،
از افسون این خمخانه
سرمستیم !
در من این احساس :
مهر می ورزیم ،
پس هستیم !
تعریف شما از مهر چیست ؟
من میترسم پس هستم.
حسین پناهی