کاش یکی بود یکی نبود اول قصه ها نبود....
کاش منی نبود ؛
تویی نبود ؛
عشقی نبود ؛
سینه و سوز و گدازی نبود ؛
کاش مریم دختر همسایه نبود ؛
کاشکی امیری هم توی اوون کوچه نبود ؛
کاش...
کاش خونشون روبروی خونه ما نبود...
کاشکی مادرش خاله ام نبود...
کاش پدر پولدارش عمویم نبود...
ای کاش...
چی می شد اگه مریم خواهرم بود ؛ اونوقت پدرش میشد پدر من !
من هم می شدم یه بچه پولدار !!!
غم نان اگر بگذارد ...
نبینم داش امیرمون غم پول گرفته باشه...
لب تر کنی برات اسکن می ریزم زیر دست و پات...اگه غم نان بذاره !!
یه حالی هم به وبلاگ ما بده
http://satanicverses.blogsky.com/ وبلاگ قشنگی دارین
نان برای من نه من برای نان.
نان را گندمی است.حجیم و برکت داده شده
ما را نیز برکت ده
ههههههم
سلام
خیلی با حال بود
منم می شدم خواهرت!
غم نان اگر بگذارد
سلام
امیر دادش به چیزی که میتونی برسی دل نبند به چیزی دل ببند که رسیدان بهش سخته آره.
یا حق
ای کاش ... !
پست قشنگی بود .
ممنون که سر میزنی شب یلدات مبارک .www.kamyararyana.blogfa.com
سلام
غم نان خوردن خوب است زیرا پولدار ها نمی توانند بفهمند که نان چقدر پر ارزش است