«روزگاری غریبست و بازار دروغ را فروغ. مجربات کهنه است، بلهوسی تجدد.
اسپید و سیاه و زرد و آبی
هرچاپ زنی مرید یابی
مجلس صلح ساختند به جنگ پرداختند. در جنگ اخیر قافیه را باختند، هیتلر با طرح مرام طغیانی (ناسیونال سوسیالیست)، آتشی افروخت که خامش شدنی بود. طرحی که روی آتلانیک ریختند نقش بر آب شد، در یالتا شعله ای برکشید که اطفای آن با آب اقیانوس کبیر هم مشکل است.
مثبت و منفی در جو سیاست بحد اشباع رسیده، مگر به طبیعت خنثی گردد و برق و رعد نکشد که گوشها کر و آبادیها زیر و زبر خواهد شد. پنج سال گذشت، هرروز از صلح صحبت است و هرشب از جنگ حکایت. چرا؟ هیچ طرف بحد وسط سر فرود نمی آورد.
اصطلاح جدید، جنگ سرد است.
ده هزار سال است که طرح آزادی میریزند و لاف دمکراسی می زنند و هیچوقت گرفتاری این گونه عالم گیر نبود و فرعنت بدین پایه نرسیده بود. از خدا منصرف و به طلا معترف. چنان مینماید که در گرداب اقتصاد و غلو در صادرات، بازی خود را باخته است . اگر مات نشود، پات خواهد شد.
فرزین بدست آسیا است اگر فریب بزک نخورد و گزک را از دست ندهد.«
سلام!
روزگار غریب نیست ما آدم ها غریبه شدیم!
موفق باشی
صدر
امان از سیاست....اما افسوس که امانی نیست.....هیچ سرپناهی نیست.......
این شعر زیبا روحم را تازه کرد سپاسگزارم بازهم در این کلبه تنهایی به رویت باز است
سلام
وبلاگ خوبی داری
و عالی مینویسی ...
تمام مطالب این صفحه رو خوندم
خیلی خوبه ....
به من سر بزن
باشی...
واقعا روزگار غریبیست...
سلام عزیز
وای منم همین امشب اپ کردم مثل تو
سر بزن بهم
آپ کردم
والنتاین رو هم تبریک میگم
با احترام
نفس یک پسر تنها
سلام .
به جای مردان سیا ست
بنشانید درخت
که هوا تازه شود
با محبت .
سلام .
دستت درد نکنه خیلی قشنک برام نوشته بودی