شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

برف...


میگن بارون مظهر دلتنگیه ببین با دلم چیکار کردی که برف میباره!



نظرات 4 + ارسال نظر
امینه چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 13:42 http://mane-zesht.blogsky.com

سلام ایشا...دل هیچکی بارونی نشه.امادل من دیشپ عجیب بارونی شد.عجبیب رگبار رگبار که ترسیدم از صداش.اما یه کم سبک شدم

خدا بهت صبر بده... رنگین کمان رو دیدی؟!!!

سحر چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 14:30 http://paeizerangparide.blogsky.com

سلام مرسی که به وبلاگ من اومدین.نمی دونم چرا همه این روزها یه جورایی دلتنگن و هوای دلشون بارونیه!!
موفق باشید

فاطمه یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 19:48 http://www.f26.blogfa.com

سلام
این پستت عین حقیقته
به روزم بهم سر بزن
منتظرماااااااااااااا

گلنوش یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:55 http://bia2ddb.blogsky.com

سلام
یه سوال فنی ببخشید اگه اشکال نداره میشه به جز شوهر جان یه عنوان دیگه بفرمایید من لینکتون کنم؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسی

خواهش میکنم...هر چی دوست دارید بنویسید... اصلا شما اسم بدار ما صداش کنیم ... هر چی باشه وب خودتونه اختیارش هم با خودتونه...
ولی من همون شوهر جان هستم ...
میخای به نام پدر خوب لینک کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد