شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

عروسک بازی...

خواهر دوستم، 3~4 سالشه، رفته بود تو اتاقش داشت با عروسکاش بازی میکرد یهو اومد بیرون زد زیر گریه.


پرسیدیم : چی شده؟


گفت : عروسکام منو بازی نمیدن !



پ.ن.مهم : از معانی این پست به ظاهر کودکانه، نگذرید.

نظرات 5 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:24 http://buyvalentinegift.shoperzfa.com

سلام دوست خوبم
خوشحالم از آشنایی با شما و وبلاگ خوبتون.موفق باشین.

اگه قصد خرید هدیه ای جالب برای دوستان و عزیزانتون رو دارید و یا به فکر تهیه کادویی مناسب برای روز ولنتاین میگردین به سایت ما حتما تشریف بیارید

تبلیغ ؟!

دکتر حراف یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 18:38 http://harraf.blogsky.com

آخی..
ما ز یاران چشم یــاری داشتیــم
خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

عروسک بازی...!

محبوبه سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 00:45 http://a-tree.blogsky.com

چه جالب!
من یاد بچگی های خودم افتادم. بچه بودم حتی با سوسکها هم حرف می زدم! اونا هم با من حرف می زدن :))))



یه کم غیر عادی بودینا...

دختر... سوسک... حرف برنه... وای خدای من. چی میگی؟!

مریم جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 22:19 http://askari69.persianblog.ir

اوخیییییییییی

ممنونم

فرشته دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:07

اینجا همه چی معنا داره حتی عروسک بازی....هرچند عروسک بازی همیشه معنا داشته....

دلم واسش سوخت...

متشکرم از معناگرایی شما... و ایضا حضورتان.

موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد