شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

شوهر جان !

از کوله بار اکنون، برایت سکوت آوردم، سکوت.... تو بگو کدامین واژه را، فریاد باید کرد...

زبان دوم

سه‌ موش‌ در سوراخی‌ زندگی‌ می‌کردند. یک‌ روز تصمیم‌ می‌گیرند بروند پیاده‌روی‌، اما ناگهان‌ صدای‌ گربه‌ای‌ آنها را می‌ترساند و منصرف‌ می‌شوند. بعد از مدتی‌ یکی‌ از آنها گوش‌ می‌دهد تا مطمئن‌ شود گربه‌ رفته‌ است‌. دیگر صدایی‌ به‌ گوش‌ نمی‌رسد، اما صدای‌ پارس‌ سگی‌ شنیده‌ می‌شود. به‌ این‌ ترتیب‌ خیال‌ موشها راحت‌ می‌شود و از سوراخشان‌ بیرون‌ می‌آیند. با کمال‌ تعجب‌ می‌بینند که‌ گربه‌ بیرون‌ از سوراخ‌ منتظرشان‌ است‌ و راه‌ فراری‌ ندارند. گربه‌ هر سه‌ آنها را می‌خورد و با خوشحالی‌ می‌گوید: «چقدر خوب‌ است‌ که‌ دو زبان بلد‌ باشی»


Global Language

پیش بینی


بالاخره یا میشه یا نمیشه، ولی بیشتر میشه... !

خدایا شکرت

نقل است که روزی پیرمردی فقیر با دستانی پینه بسته و ترک خورده ، به وقت نهار تکه نان خشکی را از انبان خود دراود و برای انکه نرم شود و بتواند با معدود دندانهایی که در دهان داشت  ان را تناول کند، در جوی آب فروبرد. بعد از خوردن نان دستها را بالا برد و بارها گفت  خدایا شکر. رهگذری که شاهد ماجرا بود گفت پیر مرد این چه شکری است که پایان ندارد . پیر مرد گفت این شکری که من می کنم از هر اعتراضی برای خدا بد تر است .


موز ممنوعه !

در یک قفس پنج میمون قرار دهید. داخل قفس نردبانی قرار داده و روی آن چند عدد موز بگذارید. بعد از مدتی، یکی از میمونها از نردبان بالا می‌رود تا موز را بردارد.

زمانی که میمون به موز نزدیک شد بر روی تمام میمونها آب سرد بپاشید.

بعد از مدتی، یکی دیگر از میمونها تلاش می‌کند که موز را بردارد. باز هم بر روی تمام میمونها آب سرد بپاشید. این کار را چند بار تکرار کنید. خیلی زود خواهید دید وقتی یک میمون به سراغ موز می‌رود دیگر میمونها سعی می‌کنند جلوی آن را بگیرند. دیگر آب سرد نپاشید.

یکی از میمونها را با یک میمون جدید جایگزین کنید. میمون جدید موز را می‌بیند و به سمت موز می‌رود. دیگر میمونها به آن میمون حمله می‌کنند و آن را کتک می‌زنند. بعد از چند تلاش دیگر برای رسیدن به موز و کتک خوردن از سوی دیگر میمونها، میمون تازه وارد متوجه می‌شود که نباید موز را بردارد.

یکی دیگر از پنج میمون اولیه را با یک میمون جدید جایگزین کنید.

میمون جدید نیز از نردبان بالا می‌رود و کتک می‌خورد. میمون تازه وارد قبلی نیز در این تنبیه شرکت می‌کند. دوباره سومین میمون اولیه را با یک میمون جدید عوض کنید. میمون جدید نیز از نردبان بالا می‌رود و از بقیه میمونها کتک می‌خورد. دو تا از میمونها که میمون تازه وارد را کتک زدند نمی‌دانند چرا به آن اجازه نمی‌دهند از نردبان بالا برود یا چرا در کتک زدن آن مشارکت می‌کنند.

بعد از جابجایی میمون چهارم و پنجم با میمونهای جدید، تمام میمونهایی که بر روی آنها آب سرد پاشیده شده بود با میمونهای جدید جایگزین شده‌اند. با این وجود، هیچ میمونی سعی نمی‌کند از نردبان بالا رود.

چرا؟

زیرا تا آنجایی که آنها می‌دانند همیشه هیمنطور بوده است.