-
قایم باشک (یک پست و سه منظور)
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 12:49
یک آن وقت ها که بچه بودیم موقع بازی قایم باشک زمانی که نوبت چشم گذاشتن مان می شد دست های کوچک مان را روی چشم های مان می گذاشتیم و گاهی آنقدر به چشم هایمان فشار می آوردیم که اطراف آن خیس می شد . بلند از ۱ تا ۱۰ می شمردیم.گاهی از روی بچگی نگاهی از لای انگشتانمان می کردیم تا ببینیم چه خبر است! اما ... حالا همه ما بزرگ...
-
بصیرت در یک جمله
پنجشنبه 11 خردادماه سال 1391 13:16
حضرت امام خامنه ای : بصیرت یعنی اینکه بدانیم شمر ی که سر امام حسین(ع) را برید همان جانباز جنگ صفین بود که تا مرز شهادت پیش رفت.{ هفتم خرداد1390} + پ.ن.1 : تا حالا خود شما اینو میدونستید؟ من که نمی دونستم... + پ.ن.2 : خدا به هممون بصیرت عطا کنه. قال امیرالمومنین : الحق لا یعرف باالرجال، اعرف الحق، تعرف اهله (بصیرت یعنی...
-
درد ما خوش بودن است، بسان مرغ همسایه...
سهشنبه 9 خردادماه سال 1391 17:44
این پست متن و تصویر ندارد که ندارد! پ.ن.1: برای شادی روحم " صلوات " ... ، لازم نیست ، من فاتحه ام خوانده شده! پ.ن.2 : بهش اس ام اس دادم... جواب نداد... فهمیدم شارژ نداره... شانسی تو کیفم یه کارت شارژ داشتم... براش شمارشو اس ام اس کردم... شرمنده شد... خودمم از کارم خجالت کشیدم!!... کاش غرورشو نمیشکوندم ...
-
سوگند به قلم، قسم به عشق
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 13:31
اصلا چرا دروغ، همین پیش پای تو / گفتم که یک غزل بنویسم برای تو احساس می کنم که کمی پیرتر شدم / احساس می کنم که شدم مبتلای تو برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو / دل می دهم دوباره به طعم صدای تو از قول من بگو به دلت نرم تر شود / بی فایده ست این همه دوری ، فدای تو ! دریای من ! به ابر سپـردم بیـاورد / یک آسمان ، بهانه ی...
-
عنوان میخاد چیکار؟!
شنبه 6 خردادماه سال 1391 16:09
این همه آهنگ شاد وجود داره ولی هیچ کدوم به اندازه “ خوشگلا باید برقصن ” قر تو کمر آدم نمیندازه اصلا لامصب یه فضایی درست می کنه که انگار همه باید برقصن و ثابت کنند خوشگلن. پ.ن.1: عزیز دلم، شما برو بشین. خسته شدی! پ.ن.2: تصویر مناسب با پوشش مرسوم در حد وبلاگ پیدا نکردیم!
-
در شب آرزوها، چقدر صبر کنم انتظار کشت مرا
پنجشنبه 4 خردادماه سال 1391 12:59
شبهای دراز بی عبادت چه کنم ؟ طبعم به گناه کرده عادت چه کنم ؟ گویند کریم است و گنه میبخشد گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم ؟ دلم را نذر دیدارت کرده بودم پرپر شد و نیامدی ... آقای من ، مولایم.... این بار شب آرزوها با شب جمعه یکی شده...جان زهرا(س) بیا... بیا و برگرد که بر بهارمان می خندند و یک عده به انتظارمان می خندند ......
-
بازی...
سهشنبه 2 خردادماه سال 1391 15:47
دستانت را ... در برابرم مشت میکنی... میپرسی : گل یا پوچ؟ در دلم میگویم : فقط دستانت...!
-
سوال اساسی
دوشنبه 1 خردادماه سال 1391 13:00
چرا وقتی که دهانمون رو غنچه میکنیم و فوت میکنیم دستمون احساس خنکی میکنی و وقتی دهان رو باز میکنیم و ها میکنیم دستمون احساس گرما میکنه؟ پ.ن.1 : در هر دو حالت هوای دمیده شده از یک منبع هستند ! پ.ن.2 : اگه دقت کنید فشار فوت کردن و ها کردن تاثیری در نتیجه ندارد! پ.ن.3 : اگه لبتون غنچه ای نباشه هم این اتفاق می افته (قابل...
-
عاشقانه خاطره انگیز...
یکشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1391 14:21
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو میگفتم ... هنوزم خیس میشه چشمام وقتی یاد تو می افتم ... هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره ... هنوزم میگم خدایا کاشکی برگرده دوباره پ.ن : کیه که با این ترانه خاطره نداشته باشه؟!!!
-
حرف آخر
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1391 11:10
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض یک طرف خاطره ها ! یک طرف پنجره ها ! در همه آوازها! حرف آخر زیباست ! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف آخر من دیدن پرواز تو در فرداها ست
-
رقص و اشک
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1391 09:51
در سمت خلاف باد می رقصیدی / جسم تو که ایستاد می رقصیدی آهنگ دلت ترانه ای غمگین بود / اما سر خود چه شاد می رقصیدی سخت است گذشتن از کنارت وقتی / با این همه اعتقاد می رقصیدی رقصیدن تو زبانزد عالم شد / با هر وزشی ز باد می رقصیدی ما در هیجان درد گم اما تو / با سوره ی ان یکاد می رقصیدی باران که گرفت خوب می دیدم که / این اشک...
-
زخم زبان !
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 13:29
زخم از زبان تلخ تو خوردن روا نبود / تقدیــر ما به تلخـی این ماجـرا نبود بانـو ! نگو که طالـع ما را خدا نخواسـت / آجیل بوسه های تو مشکل گشا نبود ! یک عمر پا به پای غمت اشک ریختم / در هیأتت همیشـه غذا بود ، جا نبود ! غیر از من و نگاه در آیینه هیچکس / در سوگ چشم های تو صاحب عزا نبود از من گذشت دختر باران ! ولی بدان / این...
-
من! قافیه باخته ام
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 15:53
به پیشگاه بزرگوار خوش الحان ( این نوشته مخاطب خاص دارد) الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه فاطر 10 صعود کلام نکو سوی اوست / اگر روی اعمال بر سوی اوست بدینوسیله، ضمن نکوداشت زیت فکرت، شموخ همت و رسوخ درایت حضرت عالی ، در کمال محبت و مّودت از مقام ارزنده، سخنان سازنده شما دوست فرهیخته و فرزانه ، به رسم تعظیم و...
-
سیب چهارم
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1391 09:16
سه سیب دنیا رو عوض کرد : 1) سیبی که حوا خورد 2) سیبی که روی سر نیوتن فرود آمد . 3) سیبی که استیو اختراع کرد . به نظرتون سیب چهارم به نام چه کسی زده می شود ؟ !!!
-
غذای چندش و گرم حال به هم زن!
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1391 16:59
اخطار : Warning : اول پینوشتها رو بخونید و بعد پست رو... پ.ن.1 : از کلیه بچه ها، افراد مسن، کسانی که بیماری کلیوی ، قلبی ، عروقی و آسم دارند و یکسری افراد خاص خواهش می شود این پست را نخوانند پ.ن.2: از کلیه بانوان تقاضا می شود این پست را نخوانند (اعم از باردار و غیره) پ.ن.3: کسانی که به ماکارونی علاقه دارند نیز در هر...
-
+مردونه : شلوار لی
یکشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1391 12:35
یادتونه وقتی بچه بودیم بدون شرت شلوار لی میپوشیدیم و وقتی زیپ شلوار رو بالا میکشیدیم (...) گیر میکرد لای زیپ !!! آخ آخ آخ..... هنوز دردش یادمه... پ.ن 1: گفتم که این فقط یک خاطره مردونست ! پ.ن 2: لطفا خانومها نخونند. چون اگر هم بخونند نه چیزی متوجه میشن و نه چیزی یادشون میاد! پ.ن 3: واقعن خاطره دردناکی بود...
-
هی... کجا؟!
شنبه 16 اردیبهشتماه سال 1391 16:49
خیلی دور هم که بروی نقطه نمیشوی !! سه نقطه میشوی در شعرهایم ... بغض هایت را در دلت نگه دار...گاهی سبک نشوی...سنگین تری !
-
سه گاه!
پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 15:28
راه من نگاه توست ... / پلک نزن ! / بی راهه می روم ... نگاه میکنم ... / سکوت میکنی ... / سقوط میکنم ... ! لب می گشایی / شعر می بارد / من غرق می شوم ...
-
جشن تولد دسته جمعی!
سهشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1391 11:26
آخر هفته جشن تولد چند تا از اعضای خانواده م هست یعنی سه تاشون امروز چه روزیه؟ روز تولده! تولدت مبارک ! هر روز برایت رویایی باشد در دست نه دوردست عشقی باشد در دل نه در سر و دلیلی باشد برای زندگی نه روز مره گی تولدت مبارک خب از اینجا جشن شروع میشه اینم از آواز و رقص و اینم یه رقصه باحال حالا کادو ها! اینم کادوی منه ها!...
-
ش + ما
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 15:50
نمی دانم چرا ... ؟ ! هیچ مُعلمّی به ما نگفت ... برای ِ ش ما شدن ِ ما ... شین لازم نیست ... ، او لازم است ...
-
سیگار نرم
یکشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1391 15:37
باز هم این سیگارِ / لعنتی / پا نمی دهد . از زمانی که رفتی، دیگر هیچ سیگاری کام نمی دهد .
-
کوتاه ترین قصه ی دنیا :
شنبه 9 اردیبهشتماه سال 1391 12:59
رفت...!
-
جهنم
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1391 09:46
کاش می دانستی جهانم ; بی تو الف ندارد ........
-
قاصدک
سهشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1391 10:11
دگر حتی قاصدک ها هم شرم میکنند پیغام چند نفر را به یک مقصد برسانند منبع : وبلاگ سرنوشت
-
باز هم تو
دوشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1391 09:14
میپرسند رو به راهی؟ ! آری ... اگربدانم " تو " ازکدام راه میایی ... + دوست دارم زیاد :)
-
یکی دیگه...
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1391 13:27
می دانی ... !؟ به رویت نیاوردم ... ! از همان زمانی که جای " تو " به من گفتی : " شما " فهمیدم پای " او " در میان است ...
-
اوهوی...خانم، آقا، با شما هستم گوش کن ...
سهشنبه 29 فروردینماه سال 1391 13:30
بعـد از مــن، به یـاد من آویزان نشوید... من امــروز زنـده امـ، همیـن امــروز . از لحظهای که صبـح جیغ کشید و شـب خاموشش کرد . حرامتـــان باد ... حرامتـــان باد اگر عــــزای مــرا با حلوایتان شیریـن کنید ... و روی خـاکی که بر سرمـ ریختید و سـنگی که کوبیدید با دستهــایتان، مـرا صدا بزنید ... مــن امــروز زنـده ام
-
زندگی وار
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1391 16:47
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده … - سواد داری؟ (چه ربطی داشت؟؟؟ ( - نوچ نوچ … … … - بی سوادی؟ - نوچ نوچ … - پس تو خر من هستی !!!!!!!!!!!! و به این ترتیب ما بزررگ شدیم به صورت اسکول وار …
-
یخ و تلخ
دوشنبه 28 فروردینماه سال 1391 16:34
تلخ منم همچون چای سرد که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی . تلخ منم؛ چای یخ که هیچکس ندارد هوسش را !
-
بسه دیگه انتظار، تا حالا گذشته صد بهار
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1391 11:57
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی جمعه تنها روز هفته است که تنها یک نقطه دارد . . . من به فدای آن خال هاشمی تو . . . این یک روز مال تو ! جمعه که قابل تو را ندارد . . . برگرد کــــــه بر بهار مــــــا می خندند یک عده به انتظار ما می خندند دستان سیاهی که به خون آلود ست گویند که انتظار مـــــا بیهودست